طراوت باران
این خاک به خون عاشقان آذین است ****** هلال خون ، مه خون ، ماه اشک ، ماه عزاست
این است در این قبیله آیین ، این است
ز این روست که بی سوار برمی گردد
اسب تو که زین و یال آن خونین است . . .
عزای کیست ؟ گمانم عزای خون خداست
خمیده قامت گردون ، شکسته پشت فلک
روانه خون دل از چشم آدم و حوّاست
نوشته شده در جمعه 91/9/3ساعت
12:34 عصر توسط فاطمه نظرات ( ) | |
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |